حکم به بی حقی خواهان صادر گردید، یعنی دادگاه پس از بررسی پرونده به این نتیجه برسد که ادعای خواهان از لحاظ قانونی مستند و معتبر نیست یا شواهد و مستندات کافی برای اثبات ادعای خود ارائه نکرده است، به همین خاطر ادعای او را رد می کند. همچنین از لحاظ مفهومی و نتیجه تفاوتی با بطلان دعوا ندارد.
برای مشاوره پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان
برای مشاوره پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان
در دنیای امروز، اختلافات و دعاوی حقوقی به دلایل متعددی در دادگاه ها مطرح میشود. این دعاوی می توانند ناشی از مسائل مالی، خانوادگی و یا تجاری باشند. دادگاه ها به عنوان مراجع قضائی، مسئولیت دارند تا به این دعاوی رسیدگی کرده و با توجه به شواهد و مستندات ارائه شده، به حل و فصل آنها بپردازند.
اما گاهی اوقات، پس از بررسی های دقیق، دادگاه متوجه می شود که حق با خواهان نیست و ادعای او فاقد اعتبار قانونی است. در این صورت، دادگاه حکم به بیحقی خواهان صادر میکند. در این میان ممکن است که برای برخی این پرسش مطرح شود که منظور از حکم به بی حقی خواهان چیست ؟
از این رو، در ادامه مقاله حاضر، قصد داریم، پس از پاسخ به این پرسش که حکم به بی حقی خواهان صادر گردید یعنی چه و شرط صدور حکم به بی حقی خواهان به جهت عدم ارائه اصول اسناد چه می باشد؛ به بطلان دعوا و بی حقی خواهان بپردازیم. سپس در خصوص این پرسش که حکم بطلان دعوا صادر شده است آیا در تجدید نظر نقض می شود صحبت خواهیم کرد. در انتها نمونه این حکم را ارائه خواهیم داد. جهت کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، با ما همراه باشید.
مراجع قضایی موظف هستند که به دعاوی مردم رسیدگی کنند. حکمی که دادگاه پس از پرونده، صادر می کند، انواع مختلفی دارد. در این راستا، ممکن است احکامی صادر شوند که به نفع یکی از طرفین و به ضرر دیگری باشد. یکی از این احکام، «حکم به بی حقی خواهان» است.
در پاسخ به این سوال که حکم به بی حقی خواهان صادر گردید یعنی چه باید گفت که حکم به بی حقی خواهان، به معنای صدور رأیی از سوی دادگاه است که در آن ادعای خواهان رد می شود و بدین ترتیب، خواهان به عنوان کسی که در دعوا حق و حقوقی ندارد، شناخته می شود. این تصمیم به طور خاص زمانی صادر میشود که دادگاه به این نتیجه برسد که ادعای خواهان از لحاظ قانونی مستند و معتبر نیست یا شواهد و مستندات کافی برای اثبات ادعای خود ارائه نکرده است.
بنابراین به طور کلی این حکم می تواند به دلایل مختلفی صادر شود. یکی از این دلایل این است که خواهان ادعایی را مطرح میکند اما قادر به ارائه مستندات و دلایل کافی برای اثبات آن نیست. به عنوان مثال، ممکن است فردی ادعای طلب مبلغی از دیگری کند، اما دلیلی مبنی بر این ادعا نداشته باشد. در چنین شرایطی، دادگاه با صدور حکم به بی حقی خواهان، به این نتیجه میرسد که ادعای مطرح شده فاقد اعتبار است.
دلیل بعدی عدم وجود حق در موضوع بحث است. در این مورد، خواهان به دنبال ادعای حقی است که اساساً وجود ندارد. به عنوان مثال، شخصی ممکن است سهمالارثی را مطالبه کند در حالی که او جز ورثه محسوب نمی شود. این وضعیت منجر به صدور حکم به بی حقی خواهان میشود، زیرا ادعای او اساساً نادرست است.
در برخی مواقع، ممکن است حقی در گذشته وجود داشته باشد، اما به دلیل گذر زمان یا وقوع شرایط خاص، دیگر وجود ندارد. به عنوان مثال، فردی ممکن است خواهان فسخ یک قرارداد باشد، اما این حق تنها در یک مهلت معین وجود داشته و با گذشت آن مهلت، دیگر حقی برای فسخ وجود نخواهد داشت. بنابراین، در این مورد نیز دادگاه با صدور حکم به بی حقی خواهان، این وضعیت را تأیید میکند.
پس از توضیح در خصوص معنا و مفهوم حکم به بی حقی خواهان و ذکر دلایلی که سبب صدور این حکم می شود، در این تیتر از مقاله، شرط صدور حکم به بی حقی خواهان به جهت عدم ارائه اصول اسناد، مورد توضیح و بررسی، قرار خواهد گرفت. این شرایط، عبارتند از:
در ابتدا باید گفت که بر اساس ماده 96 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان موظف است اصل اسنادی که رونوشت آنها را ضمیمه دادخواست کرده است تا پایان جلسه اول دادرسی حاضر نماید. حال باید توجه داشت که عدم ارائه اصول اسناد به دادگاه نمی تواند مستند حکم بر بی حقی خواهان باشد.
به عبارت دیگر اگر خواهان (شخصی که دعوا را مطرح کرده) مدارک و اسناد لازم را ارائه نکند، این موضوع نمیتواند به تنهایی دلیلی برای صدور حکم به بی حقی خواهان باشد. برای اینکه دادگاه بتواند به این نتیجه برسد که خواهان حق ندارد، باید رسیدگی ماهوی انجام دهد و ببینید که آیا دلایل دیگری وجود دارد که نشان دهد خواهان واقعاً حق ندارد. بنابراین، اگر حکم بی حقی فقط به خاطر عدم ارائه اسناد باشد، باید این حکم را فاقد اعتبار قانونی دانست.
امروزه دعاوی مختلفی در مراجع قضایی مطرح می شود. اما هر دعوا به طور یکسان منجر به نتیجه مشخصی نمی شود. در این راستا "حکم به بی حقی خواهان" و"بطلان دعوا" وجود دارند که هریک به نوعی نشان دهنده نتایج مختلفی از فرآیند قضایی است. حال ممکن است برای برخی این پرسش ایجاد شود که بطلان دعوا و بی حقی خواهان چه فرقی باهم دارند؟
در پاسخ به سوال فوق باید گفت هر چند حکم به بطلان دعوا و بیحقی خواهان ممکن است در ظاهر با یکدیگر متفاوت به نظر برسند، اما این دو مفهوم از لحاظ معنا یکی هستند و در عمل، هر دو به معنای پایان دعوا به دلیل عدم اثبات ادعای خواهان در دادگاه می باشد.
بنابراین، میتوان گفت که حکم به بطلان دعوا و بی حقی خواهان از نظر مفهومی یکی هستند و هردو به نوعی به بی حقی خواهان اشاره می کند. در واقع تفاوت اصلی این دو مفهوم در میزان تأکید بر مبنای قانونی و مستندات دادگاه می باشد. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در نظر اکثریت، در دعاوی مالی از حکم به بی حقی خواهان استفاده میشود ولی در دعاوی غیر مالی حکم به بطلان دعوی صادر می گردد.
در پاسخ به این سوال که حکم بطلان دعوا صادر شده است آیا در تجدید نظر نقض می شود؟ باید گفت دادگاه زمانی حکم به بطلان دعوا صادر می کند که وارد ماهیت دعوا شده باشد و به این نتیجه رسیده برسد که برای خواهان نمی توان حقی متصور شد. اما اگر دادگاه رسیدگی شکلی کرده بدون این که وارد ماهیت دعوا شده باشد، در این مورد نمی تواند حکم به بی حقی صادر کند و باید با صدور قرار آن دعوا را رد کند.
بر همین اساس اگر دادگاه بدوی بدون این که وارد ماهیت دعوا شود، رأی به بطلان دعوا بدهد، دادگاه تجدید نظر که بعداً پرونده را بررسی میکند بر اساس ماده 403 قانون آیین دادرسی مدنی، آن رأی را به عنوان یک "قرار" در نظر میگیردکه به آن قرار رد دعوا گفته می شود. سپس، این دادگاه پرونده را برای بررسی جزئیات و ماهیت دعوا دوباره به دادگاه بدوی برمیگرداند تا مجدداً رسیدگی کند.
در واقع اگر دادگاه بدوی بر اساس استدلالات شکلی تشخیص دهد که در این پرونده باید حکم به بطلان دعوا صادر شود اما دادگاه تجدید نظر به این نتیجه برسد که رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوا نبوده و صرفا رسیدگی شکلی انجام داده است، دادگاه مذکور رای را به عنوان قرار در نظر می گیرد و پس از نقض آن، برای رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی ارسال می کند.
در بخش های قبلی توضیحات مفصلی در خصوص جزئیات حکم به بی حقی خواهان صادر شد و گفته شد زمانی این حکم صادر می شود که دادگاه تشخیص دهد که در دعوای مطروحه خواهان محق نمی باشد. حال به جهت آشنایی بیشتر کاربران در این قسمت از مقاله نمونه رای حکم به بی حقی خواهان آورده شده است.
حجم: 73KB | |
منبع: دینا |
بنابراین همانطور که در فایل فوق مشاهده می شود حکم به بی حقی خواهان قابل اعتراض است و در مراجع بالاتر می توان اعتراض خود را نسبت به آن بیان نمود. همچنین پس از صدور حکم به بی حقی خواهان امکان مطرح کردن دعوا وجود دارد زیرا این حکم اعتبار امر مختومه ندارد.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان در کانال تلگرام آیین دادرسی عضو شوید. کارشناسان مرکز مشاوره دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان پاسخ دهند.
برای مشاوره پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان
برای مشاوره پیرامون صدور حکم بر بی حقی خواهان
عناوین اصلی این مقاله
مقالات مرتبط
ارتباط با ما
درصورتی که برای مشاوره در تمامی زمینه های ذکر شده در سایت، به دانش چندین ساله ما در این زمینه نیاز داشتید می توانید با شماره تلفن 9099075303 ( تماس با تلفن ثابت از سراسر کشور و به ازای هر دقیقه 230000 ریال ) در ارتباط باشید.
سایت مشاوره دینا یک مرکز خصوصی و غیرانتفاعی است و به هیچ ارگان دولتی و خصوصی دیگر اعم از قوه قضاییه ، کانون وکلا ، کانون کارشناسان رسمی دادگستری و .... هیچگونه وابستگی ندارد.
جهت ارئه انتقادات، پیشنهادات و شکایات با شماره تلفن 54787900-021 تماس حاصل فرمایید.
تمامی حقوق این سایت متعلق به دینا می باشد ©